سیر تکامل شبکه بین المللی بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت   
 
برای حمایت از ارایه برنامه‌های ارتقای سلامت در بیمارستان‌ها، اداره منطقه اروپایی‌ سازمان بهداشت جهانی، نخستین مشاوره‌ بین المللی را در سال 1988 آغاز نمود. در سال بعد، پروژه مدل سازمان بهداشت جهانی به نام «سلامت و بیمارستان» در بیمارستان رادولف اشتیفتونگ در وین اتریش به عنوان یک موسسه همکار آغاز به‌کار نمود. 
                                                         
  پس از این مرحله مشاوره‌ای و آزمایشی، حرکت بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت به فاز توسعه‌ای وارد شد (فازی که با آغاز پروژه بیمارستان آزمایشی اروپا توسط اداره منطقه اروپایی سازمان بهداشت جهانی در سال 1993 مشخص می‌شود). این فاز (که از سال 1993 تا 1997 به‌طول انجامید) شامل پایش دقیق توسعه پروژه‌ها در20 بیمارستان همکار از 11 کشور اروپایی بود. متعاقب اتمام فاز آزمایشی، شبکه‌های ملی و منطقه‌ای ایجاد شدند و شبکه وارد فاز تثبیت گردید. از آن زمان به بعد شبکه‌های ملی و منطقه‌ای نقش مهمی در تقویت همکاری و تبادل تجربیات بین بیمارستان‌های یک منطقه یا کشور ایفا می‌کنند. از جمله شناسایی حوزه‌های مشترک مورد نظر، تسهیم منابع و توسعه سیستم‌های ارزیابی مشترک و شایع، بعلاوه در این شبکه موضوع دیگری نیز وجود دارد که بیمارستان‌های روان پزشکی را به یکدیگر متصل می‌نماید و اجازه تبادل نظرات و راهبردها را در این حوزه به خصوص می‌دهد. شبکه بین المللی بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت، به عنوان شبکه مرکزی، نقش ارتباطی بین شبکه‌های ملی– منطقه‌ای را ایفا می‌کند. این شبکه باعث می شود تا تبادل نظرات و راهبردهای به‌کار برده شده در فرهنگ‌ها و سیستم‌های مراقبت سلامتی گوناگون، صورت گیرد و باعث توسعه اطلاعات در زمینه موضوعات راهبردی و گسترش نقطه نظرات و دیدگاه‌ها می‌شود. در ماه مه 2005، شبکه بین‌المللی بیمارستان‌های ارتقادهنده سلامت شامل 25 کشور، 35 شبکه ملی و منطقه‌ای و بیش از 700 بیمارستان عضو بود.     
                                                                               
درگذشته، پروژه های اجرا شده در شبکه بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت با تمرکز سنتی خود بیشتر بر مداخلات آموزش سلامت به بیماران و تا حدکمتری به کارکنان سلامتی مشخص می‌شد. در حال حاضر، تمرکز پروژه‌های بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت گسترش یافته است و به موضوعات سازمانی و اجتماعی مانند تغییر فرهنگ سازمانی و موضوعات محیطی نیز می‌پردازد.  
   
چالش آینده بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت، چگونگی ارتباط دادن فعالیت‌های سازمانی ارتقا دهنده سلامت با برنامه های ارتقای مستمر کیفیت، کاربردی کردن تشابهات آشکار، تمرکز بر روند توسعه مداوم، به کارگیری، مالکیت، پایش، ارزیابی و به هم پیوستن اصل ارتقای سلامت با ساختار و فرهنگ سازمانی خواهد بود.   

جانسون و بام به این نکته اشاره کردند که هنوز راه زیادی وجود دارد تا ارتقای سلامت با فرهنگ و ساختار سازمانی آمیخته شود[30]. بر اساس مرور مقالات و ارزیابی پروژه بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت در استرالیا، فعالیت‌های بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت در چهار بعد گروه بندی می‌شوند (جدول 3).    
                                                                                                  
جدول 3: گونه شناسی فعالیت‌های بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت




با اینکه نویسندگان از مشکلات ایجاد محیط ارتقای سلامت و تاثیر آشکار آن بر جامعه آگاهی دارند، اظهار می‌نمایند که مداخلات ارتقای سلامت در این محیط‌ها تقریبا بیش از انواعی از فرصت‌ها است که به افراد استفاده کننده از بیمارستان برای تغییر رفتارشان ارایه می شود. نظرات آن‌ها مطابق با شواهد ما از فعالیت‌های شبکه بین‌المللی بیمارستان‌های ارتقا دهنده سلامت است. ما متوجه شدیم که بسیاری از بیمارستان‌ها، تنها برخی از فعالیت‌های ارتقای سلامت خاص را ارایه می‌دهند؛ با این حال، روند گسترش و به‌کارگیری این فعالیت‌ها در تمامی سطوح  به کندی پیش می‌رود.       
                                            
پاراگراف‌های پیشین نشان می‌دهند که با اینکه بسیاری از افراد، بیمارستان‌ها را به‌عنوان محیطی جهت ارتقای سلامت فرض می‌کنند، ولی هنوز هم درجات گوناگونی از تاثیر واقعی این بیمارستان‌ها بر سلامت عمومی، افراد دچار آسیب بالقوه نیازمند مراقبت و درمان، و استفاده از اطلاعات موجود در جهت ارتقای سلامت وجود دارد. با اینکه مولفه‌های اصلی سلامت در خارج از حیطه مراقبت سلامتی قرار گرفته‌اند، بیمارستان‌ها می‌توانند سلامت بیماران‌شان را  ارتقا بخشند و تاثیر طولانی‌تری به‌خصوص در بیماران دچار بیماری‌های مزمن داشته باشند. بعلاوه موضوع سلامت کارکنان به راهبرد ارتقای سلامت نیز برمی‌گردد؛ موضوعی که نه تنها بر سلامت کارکنان تاثیر مستقیم دارد بلکه به ارتباط بین سلامت کارکنان و نتایج و رضایت مندی بیماران نیز برمی‌گردد. راهبردهای گوناگونی برای ارتقای سلامت وجود دارد و بیمارستان‌ها از یک راهبرد یا بخشی از راهبردهای دیگر استفاده می‌کنند، مانند اطلاع رسانی به بیماران و ارزیابی میزان خطر فردی. با این حال، نقطه ضعف اصلی کماکان نحوه  به‌کارگیری سیستماتیک و تضمین کیفیت فعالیت‌های ارتقای سلامت در بیمارستان‌ها است. این سوال که چگونه فعالیت‌های ارتقای سلامت قابل به‌کارگیری هستند و کیفیت آن‌ها چگونه قابل ارزیابی است در بخش‌های آتی مورد بحث قرار می‌گیرند.