ارتقای سلامت: تعریف و مفهوم
معیارهای ارتقای سلامت بر افراد و عوامل زمینهای شکل دهنده فعالیتهای آن ها با هدف پیشگیری و کاهش بیماریها و بهبود احساس سلامتی درآن ها متمرکز است. در این راستا سلامت نه تنها به دیدگاه سنتی، موضوعی و زیست پزشکی فقدان ناتوانی یا بیماری اشاره دارد بلکه به دیدگاهی کلی نگر که سلامت روانی و اجتماعی را نیز به سلامت فیزیکی اضافه میکند، اشاره میکند [1,2]. ارتقای سلامت فراتر از آموزش سلامت و پیشگیری از بیماریها است و به تجزیه و تحلیل و توسعه ظرفیت سلامتی افراد تاکید دارد[3].
پیشگیری از بیماریها در واژه نامه ارتقای سلامت بدین صورت تعریف شده است: «معیاری برای پیشگیری از بروز بیماری (مانند کاهش عوامل خطر) و توقف مسیر آن و کاهش پیامدهای آن در صورت بروز»[4]. همین منبع منظور از آموزش سلامت را به صورت زیر تعریف مینماید: «فرصتهای سازمان یافته به صورت آگاهانه در جهت یادگیری، شامل انواعی از ارتباطات طراحی شده برای تقویت آگاهی سلامتی، از جمله تقویت دانش و توسعه مهارتهای زندگی که هم برای سلامت فردی و هم برای سلامت جامعه سودمند است». ارتقای سلامت در منشور اتاوای سازمان بهداشت جهانی (WHO) به صورت مفهومی گستردهتر و به عنوان«روند توانمندسازی افراد برای افزایش کنترل و بهبود سلامتیشان» تعریف میگردد[5].
در عمل، این واژه ها مکررا به شکل مکمل یکدیگر استفاده میشوند و در معیارهای اجرایی ممکن است وجوه اشتراکی داشته باشند؛ با این حال با ملاحظه کانون توجه و تاثیر فعالیتهای ارتقای سلامت، متوجه تفاوتهای مفهومی عمدهای می شویم (شکل1).
شکل 1: راهبردهای ارتقای سلامت [6]
در حالی که رویکرد پزشکی در جهت کنترل عوامل خطر فیزیولوژیک (مانند فشارخون بالا و وضعیت ایمنی) است، رویکرد رفتاری در جهت تصحیح عوامل شیوه زندگی (مانند استعمال دخانیات و عدم تحرک فیزیکی) و رویکرد اجتماعی– محیطی در جهت وضعیت های عمومی (مانند بیکاری، کمبود آگاهی یا فقر) سوق پیدا مینمایند. در نتیجه ارتقای سلامت شامل رویکرد پزشکی در جهت درمان افراد است، هر چند که به فراتر از آن نیز پای میگذارد.
با در نظرگرفتن سلامت به عنوان مفهومی مثبت، منشور اتاوا ، این ایده را درپیش گرفت که «سلامت توسط افراد در محیط زندگی روزمره آنها خلق میگردد؛ جایی که آنها در حال یادگیری، اشتغال، تفریح و عشق ورزیدن هستند». این رویکرد محیطی در رابطه با ارتقای سلامت مرتبط با محیط زندگی منجر به ایجاد ابتکارهایی چون شهرهای ارتقا دهنده سلامت، مدارس ارتقا دهنده سلامت و بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت و غیره گردید تا بدین وسیله سلامت افراد در مکانهایی که بیشتر اوقات را در آن بهسر میبرند (سازمانها) تقویت گردد این رویکرد محیطی با تجربه اجتماعی و توسعه سازمانی کسب شده است.[7, 8].
رویکرد های مرتبط با محیط زندگی، این واقعیت را نشان می دهند که تغییرات رفتاری تنها زمانی ممکن و پایدار میشوند که با زندگی روزمره در هم آمیخته شوند و با عادات رایج و فرهنگهای موجود مرتبط باشند[9]. لذا مداخلات ارتقای سلامت در سازمانها نه تنها باید باعث تغییر افراد گردد بلکه باید قوانین، فرهنگها و عرف جامعه را نیز تغییر دهد.
منشور اتاوا پنج حیطه فعالیتی ارجح را برای ارتقای سلامت تعریف مینماید:
ایجاد سیاست جامعه سالم: سیاست ارتقای سلامت موضوعات گوناگون ولی مکمل یکدیگر همچون وضع قانون، معیارهای مالی، مالیات و تغییرات سازمانی را با یکدیگر ادغام مینماید. سیاست ارتقای سلامت، نیازمند شناسایی موانع پذیرش سیاست جامعه سالم در نواحی ناسالم و توسعه راههایی برای رفع این موانع است.
ایجاد محیطهای حمایتی سالم: در هر راهبرد ارتقای سلامت باید به حفظ و حراست از محیط زیست و منابع طبیعی توجه خاصی مبذول داشت.
افزایش توانایی عملکرد جامعه برای سلامت: توسعه اجتماعی باعث میشود تا منابع انسانی و مادی به تقویت خود و حمایت اجتماعی بپردازند و به توسعه سیستمهای انعطافپذیر جهت تقویت مشارکت عمومی در مسایل سلامتی بپردازند. این مهم، نیازمند دستیابی کامل و مداوم به اطلاعات و فرصتهای یادگیری سلامت و حمایتهای مالی است.
توسعه مهارتهای فردی: ایجاد امکانات لازم برای افراد (در طول زندگی) برای آمادهسازی خود برای مواجهه و سازگاری با بیماریهای مزمن و آسیبها، امری ضروری است. این امر را باید با ایجاد امکانات در مدارس، منازل، محلهای کار و جامعه امکانپذیر نمود.
بازآموزی خدمات سلامتی: نقش بخش سلامت علاوه بر مسئولیت آن در تامین خدمات بالینی و درمانی باید در راستای ارتقای سلامت، روز به روز پررنگتر شود. همچنین بازآموزی خدمات سلامتی، نیازمند توجه بیشتر به تحقیقات سلامتی و نیز تغییرات آموزش حرفهای است.
بخش ذیل لزوم بازآموزی خدمات سلامتی را توضیح میدهد و بر روی برخی نظرات مطرح شده در منشور اتاوا متمرکز میگردد.
|