مدل ضمیمه
به کارگیری نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت از طریق مدیریت پروژه
تاکنون نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در عمل اغلب به صورت روزمره از طریق پروژههای مجزا به بیمارستانها معرفی شده است. با اینکه این نقطه، شروع خوبی برای معرفی ایده ارتقای سلامت در بیمارستانها است ولی محدودیتهایی در مورد تاثیر و پایداری این پروژهها وجود دارد:
- اغلب شناسایی تاثیر مفید نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در روند درمان برای کادر پزشکی درمانی مشکل است و یا در عمل بهکارگیری ملزومات بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت، در شلوغی روزمره بیمارستان، امری سخت است. اغلب ایجاد ارتباط بین پروژههای منفرد و روند اصلی بیمارستان به شکست منجر میشود.
– روسا و مسئولین اغلب در معرفی بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت تضمینی برای حیات اقتصادی موسسه خود نمیبینند. درعوض ممکن است هزینههای مالی نیز از طریق این پروژهها، که یا تاثیری در پیشرفت موسسه ندارند یا صرفا تاثیر جنبی در ارتقای راهبردها دارند، بر دوش موسسات تحمیل شود. به همین دلیل تمایل جهت سرمایهگذاری در پروژههای بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت منفرد، از جهت مالی و انسانی اندک میباشد.
– رشد روزافزون بارکاری کارکنان باعث ایجاد نظرات مخالف بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در“ارتقای سلامت کارکنان” و ملزمات “محیطهای کاری ارتقا دهنده سلامت” گردیده است. لذا بسیاری از کارکنان از وقت آزاد و اضافه کاری خود در جهت فعالیتهای پروژه استفاده میکنند.
– فعالیتهای بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در بیمارستان اغلب درکنار یا خارج از حیطه مدیریت کیفی انجام میشوند. به همین دلیل اتخاذ و بهکارگیری نتایج خوب، پس از پایان یک پروژه اغلب دیده نمیشود. بهخصوص این حقیقت که این پروژهها محدود به زمان خاصی میباشند، به تاثیر پایدار بهکارگیری نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت لطمه وارد مینماید.
با درنظرگرفتن این فهرست ناکامل مشکلات و موانع موجود، نیاز به مهیا کردن حضور نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت که قابل فهم و مشوق کارکنان و مدیریت باشد بیشتر احساس شد: همچنین باید دلیل قانع کنندهای در مورد این ارزشها برای بیماران، خانوادههایشان و کارکنان وجود داشته باشد و علاوه بر آن مزایای رقابتی قابل توجهی نیز متوجه بیمارستانها باشد. پروژههای ارتقا دهنده سلامت از این پس باید در قالب کاربرد نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در بیمارستانها باشد. با این حال این رویکرد برای هدف معرفی نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت به صورت سیستماتیک به ساختار و فرهنگ بیمارستان، این رویکرد کافی به نظر نمیرسد.
توسعه سازمانی با یک “سیستم فرعی خاص بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در بیمارستان”
بهکارگیری نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در ساختار و فرهنگ بیمارستان امری میانمدت تا درازمدت است، زیرا نیازمند ادغام ارزشهای اساسی و چشمانداز بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت با فرهنگ حرفهای و سیستم ارزشیابی بیمارستان میباشد[3]. این موضوع توسط روشی اجرا میشود که مدیریت پروژه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت را به “راهبرد توسعه سازمانی جامع ، پایدار و حمایت شده توسط یک سیستم فرعی بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت ” گسترش میدهد[7].
بهکارگیری این مدل نیازمند میزان بالایی از تعهدات پرسنلی، مالی و سازمانی است. هنگامی که ارتقای سلامت به عنوان یک ارزش در مدل بیمارستانی مطرح شد، نیازمند راهنماهای راهبردی خاص برای بیمارستانهای ارتقادهنده سلامت (HPH)، طرح ویژه فعالیت سالیانه HPH، کتابچه ویژه سازمانی HPH، ساختار ویژه مدیریت HPH با کمیته راهبردی HPH، ریاست پروژه HPH و یا مدیر پروژه HPH و نیز شبکهای از ارتباطات بین فردی در سطوح فرعی بخشها در HPH میباشد.
بعلاوه، بهکارگیری جامع نظریه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت در فرآیند یک سازمان باید از طریق مشارکت کارکنان در چرخه سلامت، بودجه ویژه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت، راهبردهای اطلاعرسانی ویژه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت مانند پمفلتها و سمینارهای سالیانه و نیز آموزشهای خاص بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت برای کارکنان مورد حمایت قرار گیرد و از طریق معیارهای کنترلی ویژه بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت مانند پرسشنامههای معمولی یا کارتهای امتیازدهی متوازن تضمین شده باشد.
با این حال اگر این مدل به درستی کاربردی شود به مدل ائتلاف بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت رویکرد خواهد داشت که میتواند به انتقال قابل مقایسه فرهنگ حرفهای از طریق مدیریت جامع کیفیت، یک کارت امتیازدهی متوازن با جهتگیری بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت یا ترکیبی از این دو بدون نیاز به یک سیستم فرعی خاص بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت دست یابد، درحالی که برنامهها و ساختارهای مدیریتی بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت مخصوص به خود را دارد.
|