بیمارستانهای ارتقا دهنده سلامت خود را متعهد بهکارگیری ارتقای سلامت در فعالیتهای روزانه و پیروی از توصیه های وین نمودهاند. (این توصیهها بر حمایت از تقویت نقش بیماران، به کارگیری تمام کارکنان سلامتی، تضمین حقوق بیماران و ترویج محیطی سالم در بیمارستانها تاکید دارند). لذا ارتقای سلامت در بیمارستانها، شامل مداخلات و فعالیتهایی است که در این اقدامات نیز همانند دیگر فعالیتهای بالینی، به منظور اطمینان از تاثیر آنها در ارتقای سلامت، استانداردهای معتبر و راههای خاصی مورد نیاز است. در این فصل شواهد زیادی در رابطه با مداخلات گسترده، مورد بررسی و یادآوری قرار میگیرند.
ارتقای سلامت مبتنی بر شواهد در بیمارستانها
درحالی که “طب درمانی” به بیماران علامتداری که نیازمند مراقبت سلامتی هستند ارایه میشود، مداخلات پیشگیرانه و ارتقای سلامت اغلب درجهت اصلاح شیوه زندگی افراد تلاش میکند. به همین علت است که این موضوع که “ اقدامات پیشگیرانه فواید بیشتری نسبت به مضرات آن دارد” باید در بالاترین سطح شواهد کارآزماییهای تصادفی به اثبات برسد[1].
دستورالعملهای کاربردی، تنها زمانی معتبر شناخته میشوند که اگر"زمانی آنها را پیگیری نماییم منجر به دستیابی به اهداف سلامتی و ارزشهای پیش بینی شده برای آنها گردد"[2]، همچنین آنها باید مبتنی بر نتایج مطالعات کارآزماییهای معتبر باشند.
شواهد معمولا به صورت زیر طبقهبندی میشوند:
- 1a: شواهد ناشی از متا آنالیز کارآزماییهای تصادفی کنترل شده؛
- 1b: شواهد ناشی از حداقل یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده؛
- 2a: شواهد ناشی از حداقل یک مطالعه کنترل شده بدون تصادفی کردن؛
- 2b : شواهد ناشی از حداقل نوع دیگری از مطالعات شبه-تجربی؛
- 3: شواهد ناشی از مطالعات توصیفی، مانند مطالعات مقایسهای، مطالعات همبستگی و مطالعات مورد- شاهدی؛
- 4: شواهد ناشی از گزارشها یا نظرات کمیتههای تخصصی یا تجربیات بالینی صاحب نظران، یا هر دو؛
در صورت امکان، ارتقای سلامت باید مبتنی بر سطوح بالایی از شواهد، یعنی شواهد گروه 1a، 1bیا 2a باشد. شواهد ضعیفترصرفا جهت توصیف کارهای بالینی خوب در مورد ارتقای سلامت در بیمارستانها بهکار برده شوند، و هرگاه شواهد گروههای 1a تا 2a وجود نداشته باشند باید به دنبال کسب مدارک و شواهد جدید بود.
کیفیت معیارهای کارآزماییهای بالینی مرتبط با ارتقای سلامت، باید مشابه با سایر کارآزماییهای تصادفی باشند. این معیارها عبارتند از: تناسب معیارهای ورود و خروج از مطالعه، کورکردن مطالعه از دید بیماران و کارکنان سلامتی در صورت امکان، روش علمی یا کور جمع آوری دادهها، روش معتبر یا کور تجزیه و تحلیل دادهها، کامل بودن طول دوره پیگیری، تناسب مابین معیارها و قدرت آماری نتایج. مطالعات کیفی گروه بزرگی از مطالعات را شامل می شود که خارج از این تعریف قرار دارند، این مطالعات نظرات و احساسات اشخاص انتخاب شده را توصیف میکنند و بر پایه تفسیر و صلاحیت مصاحبهگر و مفاهیم واقعی استوار هستند. این مطالعات نیز دارای اهمیت هستند و ممکن است منجر به ایجاد فرضیات جدیدی شوند، ولی نتایج آن ها را به ندرت میتوان تعمیم داد. هم اکنون تحقیقات کمی و مطالعات کیفی هم زمان، پس از بررسی در حوزههای جدید به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
عقاید مورد استفاده
در سلامت عمومی، پیشگیری از بیماری معمولا به صورت زیر تعریف میشود:
الف) پیشگیری اولیه از بیماریها شامل جلوگیری از بروز بیماریها
ب) پیشگیری ثانویه از بیماریها شامل تشخیص بیماری در مراحل اولیه و جلوگیری از پیشرفت آن.
ج) پیشگیری ثالثیه از بیماریها شامل جلوگیری از تشدید یا عود بیماری و حفظ عملکرد بیمار.
درگذشته، بیمارستانها اغلب به امور مربوط به پیشگیری ثانویه و ثالثیه میپرداختند در حالیکه بخش مراقبت اولیه و دیگر موسسات اجتماعی مسئول پیشگیری اولیه بودند. با این حال، به طور روز افزون این عقیده ایجاد و تقویت شد که بیمارستانها میتوانند نقش قابل توجهی در پیشگیری اولیه ایفا نمایند. وقتی مفهوم ارتقای سلامت را در فعالیتهای بالینی وارد مینماییم، لزوم وجود طبقهبندی متمایز بین بیماران، کارکنان و جامعه بیشتر احساس میشود:
- بیماران: ارتقای سلامت عمومی که باید به تمام بیماران ارایه گردد و به کل خط سیر بیماریها اشاره مینماید، و ارتقای سلامت خاص که به گروههای خاصی از بیماران ارایه میشود (با در نظر گرفتن خصوصیات خاص هر بیماری).
-کارکنان: ارتقای سلامت عمومی به دنبال ایجاد محیطهای کاری سالم و امن است و به آموزش در زمینه ارتقای سلامت مربوط به امور بالینی میپردازد.
- جامعه: همکاری با ساختارها و سازمانهای مربوطه، برای ارایه اطلاعات ارتقای سلامت و ارایه خدمات واقعی و متمایز برای شهروندان. ارتقای سلامت عمومی به مولفههای خاصی از سلامتی و بیماری اشاره میکند (از جمله تنباکو، الکل، تغذیه، فعالیت فیزیکی و مسایل روانی).
مداخلات مربوط به شیوه زندگی مثالی در این زمینه است که شامل فعالیتهایی میشود که رفتارهای افراد را مورد توجه قرار میدهد (مثل مصرف الکل، استعمال دخانیات و...). مداخلات شیوه زندگی شامل مشاوره، توصیهها و توانمندسازی بیماران در جهت ارتقای تواناییهایشان است.
" ارتقای سلامت خاص" به مواردی اشاره مینماید که مخصوص گروههای خاصی از بیماران است. مثالهایی در این زمینه عبارتند از پیشگیری از عوارض در بیماران دیابتی، آموزش بیماران دچارآسم، بازتوانی قلبی و... . عنصر مهم در ارتقای سلامت مربوط به بیماری، توانمندسازی بیمار در جهت مدیریت وضعیت و شرایط بیماری خود میباشد.
|