شواهد ارتقای سلامت همگانی
اسناد معتبری در زمینه تاثیر ارتقای سلامت بر عوامل موثر برشیوه زندگی وجود دارد.
تنباکو
تنباکو طیف وسیعی از بیماریها را ایجاد میکند. استعمال سیگار عامل 30% تمام موارد بروز بیماری ایسکمیک قلبی، 90% سرطانهای ریه، 75% بیماریهای مزمن انسدادی ریوی (ریه سیگاری ها) و 6% شکستگیهای لگن است. نه تنها این بیماریها در افراد سیگاری بیشتر اتفاق میافتد بلکه در سنین پایینتری نیز نسبت به غیرسیگاریها رخ میدهند. برای مثال مطالعات دانمارکیها نشان میدهد که در بین بیماران دچار سکته مغزی، سیگاریها 10 سال زودتر از غیرسیگاریها دچار این عارضه میشوند[7] و مطالعات جمعیتشناسی نشان میدهند که تعداد بستری سیگاریها دو برابر افراد غیرسیگاری است[8].
تعداد قابل توجهی از بستریهای بیمارستانی ناشی از شیوه زندگی بیماران است. بیماریهای مرتبط با سیگار عامل 30% تمام بستریها در یک بخش پزشکی معمولی است[9]. همچنین، تنباکو نقش غیرمستقیمی در دیگر موارد بستری ایفا میکند. همچنین سیگار بر روی نتایج درمان نیز تاثیرگذار است. این موضوع به خوبی اثبات شده است که درمان طبی هیپرتانسیون، درمان رادیوتراپی سرطانهای سر و گردن، درمان آرتریواسکلروز و زخمها در بیماران سیگاری نسبت به غیرسیگاریها کمتر موثر است. استعمال سیگار بر سیستم ایمنی تاثیر گذاشته و در افزایش طول مدت بستری بیماران دچار عفونت بستری در بیمارستان نقش دارد.
وضعیت بالینی درازمدت و پیش آگهی بیماران نیز تحت تاثیر قرار میگیرند. این امر به خوبی ثابت شده است که بیمارانی که به دنبال انفارکتوس میوکارد اقدام به ترک سیگار میکنند، ریسک عود را در دو سال آتی تا 50 درصد کاهش میدهند. بستریهای مجدد بدون برنامه، باعث تحمیل هزینه قابل توجهی به بخش مراقبتهای سلامتی میگردد. بیماران سیگاری تقریبا دو برابر غیرسیگاریها مجددا در بیمارستان بستری میشوند[10]. مطالعات نشان میدهد که میزان متوسط بستریهای مجدد بین 16 تا 27 درصد است؛ بهخصوص در این میان، بیماران دچار بیماری ایسکمیک قلبی، ریههای سیگاری (COPD) و سرطان ریه بالاترین میزان بستری مجدد را تشکیل میدادند[11].
ترک سیگار تاثیر اثبات شده بر علایم و سلامت دارد[12]. مطالعات زیادی وجود رابطه دوز– پاسخ را بین مواجهه با تنباکو (طول مدت استعمال سیگار و مقدار سیگار استعمال شده) و بروز بیماری نشان میدهند. بطور مشابه، رابطه نسبی مستقیمی بین مدت زمان سپری شده از ترک سیگار و کاهش خطر بیماری وجود دارد. مطالعات اخیر ثابت کرده اندکه حتی ترک سیگار در سن 65 سالگی، تاثیر مثبتی بر روی سلامتی و کاهش بیماریزایی دارد[13]، ولی با این حال کاهش مقدار مصرف آن، نقش قطعی ایفا نمیکند[14].
بهطور خلاصه، اسناد و شواهد نشان میدهند که ترک سیگار:
- بیماریهای ریوی را کاهش داده یا از بین میبرد (مانند سرفه و خلط در سیگاریهای سالم)؛
- در بیماران دچار بیماری ریوی مزمن تشخیص داده شده، مانع کاهش آتی عملکرد ریوی شده وآن را به میزان طبیعی بر میگرداند؛
- خطر سرطانها را بعد از 5 سال تا نصف کاهش میدهد (با این حال سیگاریهای قهار، در باقی دوران زندگیشان در معرض خطر بالای سرطان ریه خواهند بود)؛
- منجر به کاهش سریع خطر انفارکتوس قلبی و مغزی میگردد؛
- پس از انفارکتوس میوکارد، خطر بروز انفارکتوس دیگر و مرگ ظرف چند سال بعد را تا نصف کاهش میدهد؛
- خطر آرتریواسکلروز و بیماریهای مرتبط با آن را کاهش میدهد؛
- خطر استئوپروز (پوکی استخوان) و شکستگیهای لگن به دنبال آن را کاهش میدهد؛
- در صورت ترک سیگار در 3 تا 4 ماه اول بارداری، خطر تولد نوزاد زودرس را کاهش میدهد؛
- خطر عوارض دیررس را در بیماران دیابتی کاهش میدهد؛
- روند کند ترمیم زخم و ترمیم بافتی را سرعت میبخشد.
این موضوع بر پایه مطالعات توصیفی مربوط به استعمال دخانیات و مطالعات بالینی تصادفی ترک سیگار استوار بوده و از سطح بالایی از شواهد برخوردار است.
الکل
مصرف زیاد الکل باعث افزایش خطر بیماریهایی چون پنومونی، عفونتها، اسهال و سوجذب، انتشار سرطان، بیماری کبدی غیرالکلی، هیپرتانسیون، دیابت بد کنترل شده و عدم تعادل مایعات و الکترولیتها میگردد. بیمارانی که مصرف زیاد الکل دارند، اغلب در بیمارستان بیشتر بستری میشوند؛ حدود 20 درصد مردان و 10 درصد زنانی که در بیمارستان بستری میشوند، بیش از مقادیر توصیه شده بینالمللی، الکل مصرف مینمایند. مصرف الکل در بیماران همچنین باعث تاثیر بر نتیجه درمان و مراقبت میگردد. مکانیسمهای این مورد شامل کاهش عملکرد ایمنی، اختلال عملکرد بالینی یا تحت بالینی قلب، عدم تعادل هموستاتیک، ترمیم با تاخیر زخم و بازگردش آهسته بافت و استخوان، میوپاتی و افزایش استرس– پاسخ میباشد؛ تمام این موارد با افزایش طول مدت بستری در بیمارستان مرتبط هستند[15].
بر اساس شواهد، ترک و تاحدودی کاهش مصرف الکل باعث نتایج زیر میگردد:
- کاهش بستری ناشی از اختلالات مربوط به الکل مانند سیروز کبدی و پانکراتیت؛
- کاهش بستری ناشی از مسمومیت، الکلیسم و سایکوز الکلی؛
- کاهش عفونتها (به خصوص پنومونی و سل)؛
- بهبود ترمیم زخم و استخوان؛
- بهبود عملکرد قلبی و فشارخون؛
- بهبود پیامدهای بالینی چند نوع بیماری غیرالکلی (از طریق اثرات فوق).
این شواهد برپایه مطالعات توصیفی مصرف الکل و مطالعات بالینی تصادفی ترک الکل و نیز مطالعات تصادفی مصرف زیاد داوطلبانه الکل استوار است و سطح بالایی از شواهد در این زمینه موجود است. مصرف زیاد الکل باعث طیف وسیعی از بیماریها میشود که تقریبا همه اعضای بدن را درگیر میکند (به شکل زیر مراجعه شود).
شکل 2: آسیب های مرتبط با الکل
فعالیت فیزیکی
کمبود فعالیت فیزیکی با افزایش بروز دیابت نوع 2، افزایش وزن، افزایش سطوح چربی خون، هیپرتانسیون و ایجاد سندرم متابولیک مرتبط است. بر اساس شواهد موجود فعالیت فیزیکی منظم باعث نتایج زیر میشود[16]:
- کاهش خطر بروز بیماری قلبی– عروقی در عموم و بهخصوص در بیماران دچار بیماری ایسکمیک قلبی؛
- کاهش خطر بروز دیابت نوع 2؛
- کاهش مرگ و میر در افراد میانسال و سالخورده در هر دو جنس؛
- بهبود تراکم استخوان، جلوگیری از کاهش محتوای معدنی استخوان وابسته به سن و پیشگیری از ایجاد پوکی استخوان؛
- پیشگیری از هیپرتانسیون و کاهش آن؛
- پیشگیری از افزایش وزن؛
- پیشگیری از افسردگی، کاهش تنش و افزایش اعتماد به نفس؛
- پیشگیری از کاهش توده عضلانی در بیماران مسن و کاهش خطر سقوط.
تمرینات فیزیکی و ورزش از اجزای مهم چندین برنامه بازتوانی از جمله بازتوانی قلبی، بازتوانی بیماری ریوی انسدادی مزمن، بازتوانی جراحی، بازتوانی روان پزشکی و ... است.
تمرینات فیزیکی در بیماران دچار انفارکتوس میوکارد باعث کاهش خطر انفارکتوس بعدی تا 25 درصد در سه سال اول میگردد.
همچنین تمرینات فیزیکی یکی از اجزای اصلی ایجاد تحرک در بیماران دچار آرتریت روماتوئید و بیماران دچار آرتریت است و مطالعات نشان داده است که فعالیت بدنی به شکل راه رفتن، ممکن است باعث تعویق زمان مداخله جراحی در بیماران در انتظار تعویض مفاصل زانو و لگن شود.
شواهد این موضوع بر اساس مطالعات توصیفی فعالیت فیزیکی و مطالعات بالینی تصادفی استوار است و از سطح بالایی از شواهد برخوردار است.
تغذیه
در جمعیت اروپا افزایش وزن شایعترین مشکل سلامت است. افزایش شیوع اضافهوزن منجر به افزایش تعداد افراد دچار دیابت، بیماری قلبیعروقی، آسیبها، صدمات و سرطانهای وابسته به هورمون گردیده است. با این حال، مشکلی که بیمارستانها با آن مواجه هستند، فقدان تغذیه مناسب است. مطالعات نشان میدهد که تقریبا 30 درصد بیماران بستری در بیمارستان حین بستری، دچار فقر تغذیهای هستند. همزمان مطالعات نشان میدهد که مصرف غذای بیماران در حین بستری اغلب برابر با فقط60 درصد نیازهای واقعی آنها است[17].
براساس شواهد موجود میزان بیماریزایی و مرگ و میر در بیماران دچار فقر تغذیهای، بیشتر از بیماران با تغذیه مناسب است. همزمان، براساس شواهد موجود، غربالگری سیستماتیک وضعیت تغذیه و درمان تغذیهای مناسب حین بستری، باعث کاهش خطر عفونت زخم و مدت بستری کوتاهتر و سپری شدن سریعتر دوران نقاهت میگردد[18]. براساس شواهد موجود مداخلات تغذیهای در بیماران دچار فقر تغذیهای باعث اثرات زیر میگردد[19]:
- بهبود عملکرد ریوی و میزان مسافت راهپیمایی در بیماران دچار بیماری مزمن ریوی؛
- افزایش وزن و توده عضلانی در بیماران دچار سرطان؛
- افزایش فعالیت فیزیکی و کاهش مرگ و میر در بیماران سالخورده؛
- کاهش مرگ و میر در بیماران دچار نارسایی حاد کلیه.
این مطالب بر پایه مطالعات بالینی تصادفی متعددی بنا نهاده شده است و از سطح بالایی از شواهد برخوردارند.