راهبردهای بیمار گرا
راهبردهای بهبود کیفیت ارتقای سلامت در خدمات حاد بیمارستانی
توانمند سازی بیماران برای خود- مراقبتی،خود- نگهداری بیماران برای خود- مراقبتی، خود- نگهداری و خود-کفایی در ارتقای سلامت در بیمارستان.
اگر بیماران را فقط بهعنوان هدف درمان محسوب نکنیم و به آنها به عنوان شریک در رسیدن به دستاوردهای سلامتی بنگریم، مجبوریم به این امر توجه کنیم که آنها فقط میتوانند با توجه به سه گانگی بدن، روح و روان، و وضعیت اجتماعی نقش بیمار را ایفا کنند. بسته به شرایط بیماران، مشارکت آن ها از خود- مراقبتی تا مراقبت با حمایت یک متخصص در مراقبتهای ویژه (با دستگاه قلب و ریه) متغیر است. با توجه به چهار معیار موجود در نظریه ترکیبی دستاورد سلامتی، باید به هرسه جنبه سلامت فیزیکی (مانند تغذیه کافی)، روانی (مانند حفظ حریم خصوصی در بیمارستان) و اجتماعی (مانند امکان تماس با خانواده و حمایت از بیمار) توجه داشت. به منظور پرهیز از بستری بیش از حد در بیمارستان تا جای ممکن، باید این امر به صورت یک قاعده درآید که تا جای ممکن اجازه خود- مراقبتی، به بیمار داده شود وتنها در صورت نیاز و ضرورت، از مراقبتهای حرفهای استفاده شود. به منظور امکان ایجاد خود- مراقبتی تحت شرایط سخت، در افراد مبتلا به بیماری نسبتا شدید در خارج از محیط معمول خانه، مراقبتهای حرفهای باید تا جای ممکن بهبود یافته و نیازهای افراد با توجه به تفاوتهای فرهنگی آن ها در نظر گرفته شوند. این امر باید شامل جنبههای فیزیکی، روانی و اجتماعی، آگاهی، مهارتها و ایجاد انگیزه باشد که سهم ویژهای در ارتقای سلامت دارند. تاثیرات این راهبرد هنوز به صورت سیستماتیک مورد تحقیق قرار نگرفته است ولی مثالهایی از این نوع مداخلات که به صورت موفق در برخی بیمارستانها بهکار گرفته شده اند عبارتند از:
- ویزیت و حمایت در جهت تامین نیازهای روانی– اجتماعی بیماران[5]؛
- اطلاع رسانی به بیمار در حین پذیرش در مورد خصوصیات کلی بیمارستان (مثال در کجا میتوان چه چیزی را یافت؛ ساعات ویزیت) [14]؛
- ارایه پیشنهادات و نظرات درباره بهبود فعالیتها و مسئولیت پذیری بیمار (مانند ورزش، فعالیتهای فرهنگی،کتابخانه بیماران، شرکت در بحثها، کافینت بیماران)؛
- ارایه کمکهای روانی به بیمار در جهت وفق دادن او با استرس و اضطراب ناشی از بستری در بیمارستان یا بیماری (مانند سرطان).
توانمندسازی بیماران به منظور مشارکت در ارتقای سلامت، درمان و مراقبت
وظیفه اصلی بیمارستانهای مدرنی که ویژه مراقبتهای حاد می باشند، ارایه خدمات تشخیصی و درمانی در موارد وقوع بیماری حاد و نیز برای تشخیص و درمان بیماریهای مزمن (در موارد سرپایی یا بستری) است. راهبرد دوم ارتقای سلامت، در ارتباط با سنت قدیمی و در حال تغییر تضمین کیفیت، ارتقای کیفی مهارتهای اصلی است که با آموزش کارکنان حرفهای آغاز شده و در بیست سال اخیر به سمت بهبود فرآیندها و ساختارهای سازمانها و سیستمهای بزرگتر تغییر جهت داده است. چگونه ارتقای سلامت میتواند در ارتقای کیفی فرآیندهای اصلی بیمارستانها سهیم باشد؟
عقیده توانمندسازی بر لزوم کنترل افراد بر سلامت خود تاکید دارد بدین معنی که در محیط بیمارستان نباید به بیماران صرفا به دید اهداف مداخلات نگریست، بلکه آنها خود همکار این مداخلات هستند. از آنجایی که یک شریک و همکار باید به طور فعال در جریان روند امور قرار بگیرد، باید وی را به طور فعال برای ایفای سهم خود توانمند ساخت. این نوع توانمندسازی با مداخلات بالینی/ تکنیکی قابل دستیابی نیست بلکه توسط مداخلات ارتباطی/ آموزشی ممکن است. پزشکی باید آغوش خود را به سوی آموزش بازکند. آموزش عبارتست از انتقال دانش (دادهها، اطلاعات)، تمرین مهارتها و تقویت انگیزه. نظریه دست آورد سلامتی نتیجه مداخلات بیمارستانی را به طریقی پیچیدهتر تعریف میکند: دست آورد سلامتی = دست آورد بالینی کیفیت زندگی رضایت بیمار سواد سلامتی. این دست آورد ها به هرسه جنبه سلامت توجه دارد: فیزیکی، روانی و اجتماعی. روند درمان به نوبه خود باید پیچیدهتر شود. تمرکز بر روی درمان موثر است ولی به منظور رسیدن به دست آورد های ایدهآل سلامتی باید به جنبههای پیشگیری از بیماری، حفظ سلامت و توسعه سلامت حین درمان توجه شود (به طور سیستماتیک از عوامل خطرزا پرهیز شود و از فرصتها برای تامین منابع زیست شناختی، روانی و اجتماعی سلامتی استفاده شود). یک مثال کاربردی از توانمندسازی بیماران برای مشارکت،
اطلاع رسانی به بیمار در زمینه تشخیص و درمان، تمرین و مشاوره با وی است (به طور مثال، دادن آگاهی به بیمار در مورد چگونگی سهیم شدن بیمار در روند بهبودی، با توصیف گزینههای درمانی و عوارض آنها) تا بدین ترتیب امکان مشارکت وی در روند تشخیصی (مثلا با ارایه اطلاعات لازم)؛ تصمیمگیری در مورد درمان؛ مشارکت در روندهای درمانی و مراقبتی (مثلا با اجرای دستورات و موارد تجویزی) فراهم گردد.
براساس شواهد واضح موجود، این نوع توانمندسازی به طور مثال در بیماران جراحی، عوارض بعد از عمل را کاهش داده و سرعت بهبود را می افزاید[13].
توسعه بیمارستان به محیطی حمایتی، ارتقا دهنده سلامت و توانمندساز بیماران
بیمارستان نه تنها دارای فرآیندهایی خدماتی است بلکه همچنین محیطی است که در آن، این نوع خدمات ارایه میشود. درست همان طورکه خدمات بیمارستانی، نتایج و دست آوردهای سلامتی را به دنبال دارد، محیط بیمارستان نیز دارای اثراتی بر روی سلامت است. محیط مادی بیمارستان (مانند عفونتهای بیمارستانی، کیفیت هوا، درجه حرارت، سندرم ساختمان بیمار و غیره) و نیز محیط اجتماعی آن با ساختار و فرهنگ سازمانیاش، بر میزان مشارکت و خود- مراقبتی و نیز درمان حرفهای و مراقبت از بیماران تاثیرگذاراست.
سهم ارتقای سلامت در توسعه محیطها چیست؟ ارتقای سلامت به محیطهای حمایتی توجه ویژهای دارد (محیطهای فیزیکی و اجتماعی). ارتقای سلامت علاوه بر دست آوردهای بالینی به سایر دستاوردهای سلامتی نیز نگاه وسیعی دارد.
یک مثال از این راهبرد تامین یک منظره قابل قبول از ورای پنجره است، این کار تاثیر مثبت ثابت شدهای بر روی سلامت دارد[15]. این سه راهبرد مرتبط با بیمار با هدف تقویت کیفیت خدمات بیمارستانی مراقبتی حاد توسط ارتقای سلامت، پتانسیل قابل توجهی در افزایش دست آوردهای سلامتی مداخلات بیمارستانی دارد. ولی از آنجایی که روز به روز مدت زمان بستری در بیمارستان (جایی که این مداخلات در آن انجام میگیرد) کوتاهتر و کوتاهتر میشود، بسیاری از بیمارستانها به تامین سایر انواع خدمات وحفظ دوام و اثرات درازمدت درمان بیمارستانی توجه بیشتری مینمایند.